home rss login register contact
En | Fa

Under Construction

under constraction

The site is under constraction. You can help us to upgrade it's quantity and quality by sending your comments and suggestions via the contact page.

آشنايی طلاب با مديريت اسلامی

برگزار کننده: 
انجمن مدیریت اسلامی
استاد: 
حجت‌الاسلام و المسلمين دکترمحمد مهدي نادري
مکان برگزاری: 
مدرسه علمیه معصوميه(س)

ررسی عوامل موفقيت و عدم موفقيت مديريت كشور ها،عوامل تأثير گزار بر تئوری مديريت، فلسفه‌ي علم و تأثيرگذاري آن بر الگوهاي مديريتي، چگونگي تئوري مديريت در ايران، مقايسه بعضي از نظرات مطرح غرب پيرامون چهار مؤلفه هستي شناسي، انسان شناسي، معرفت شناسي و روش شناسي در توليد يك الگوي مديريتي با ديدگاه اسلام و بررسی جايگاه انجمن علمی مديريت اسلامی از جمله مطالبی است كه در نشستی با حضور كارشناس محترم حجت‌الاسلام و المسلمين دکترمحمد مهدي نادري و استقبال خوب طلاب محترم مدرسه معصوميه(س) مطرح گرديد.
يكي از عوامل موفقيت يا عدم موفقيت سازمان‌ها، مراكز و كشورها نوع مديريت آن¬ها می باشد. دخالت اين عنصر در توفيق و عدم توفيق مراكز تا آن جاست كه ما به صورت ناخودآگاه و بدون اطلاع از دانش مديريت اذعان مي¬كنيم كه اگر سازمان، نهاد يا كشوري در زمينه‌ي كاري خود موفق شود، حتماً مديريت خوبي را دارا بوده و اگر مشكلاتي در آن پديد آيد، ضعف مديريت را در آن دخيل مي‌دانيم.
در تحقيقات مستند، اين مطلب به اثبات رسيده كه نقش مديريت در كاميابي يا عدم كاميابي ارگان‌ها بسيار مهم و تقريبا بي‌بديل است. براي مثال اگر ما نيروي انساني، منابع و ... را به صورت يكسان در اختيار دو نفر قرار دهيم؛ در حالي كه قدرت مديريت متفاوتي در آن¬ها وجود داشته باشد به وضوح خواهيم ديد صاحب مديريت قوي، از امكانات استفاده شاياني را به عمل آورده و در نهايت بهره‌وري بالايي را به ثمر خواهد رساند ولي فرد ديگر در مقايسه با او نتيجه‌ي بسيار ضعيفي را ارائه خواهد داد.
در كشور ژاپن مطالعات متعددي در اين زمينه صورت گرفته است. ژاپن تنها كشوري است كه قرباني انفجار اتمي مي‌باشد. و در جنگ جهاني دوم در فاصله‌ي سال هاي 39 تا 45 به عنوان متفق آلمان از سوي متحدين مورد حمله واقع شده است. به اين ترتيب مي‌توان ادعا كرد كه اين كشور در سال 1950 م با خاك يكسان شده و در شرايط زير صفر قرار‌ مي‌گيرد . هم‌چنين ژاپن، كشوري است كه سراسر آن را جنگل پوشانده و بيشتر نقاط آن محيط به آب مي‌باشد. از لحاظ ذخاير زيرزميني نظير مس، اورانيوم، گاز و ... تقريبا محروم بوده و به علت وسعت زميني كم، كشاورزي قوي ندارد.
از سوي ديگر اين كشور حداقل از دهه‌ي 80 به بعد به عنوان يك منطقه پيشرفته‌‌ي صنعتي داراي اقتصادي قوي در جوامع بين‌المللي عرض اندام مي‌كند. اين پيشرفت سريع و چشم‌گير در طول سه‌ دهه اتفاق افتاده است. مطالعات در چگونگي اين سرعت رشد به آن رسيده كه عامل مديريت قوي توانسته اين توسعه را به وجود آورد.

عوامل تأثيرگذار بر تئوري مديريت
دانشمندان مديريت معترفند كه عوامل گوناگوني بر تئوري مديريت تأثير مي‌گذارد و بايد اين عوامل در جوامع مدنظر قرار گيرد. از جمله‌ي اين عناصر عامل فرهنگ و فلسفه علم است.
فرهنگ
يكي از عناصر مؤثر بر مديريت، فرهنگ هر جامعه است. يعني روش‌ها، مباني، اصول و تئور‌ي‌هاي مديريتي نمي‌توانند صرف نظر و جداي از عنصر فرهنگ در ميان يك ملت اعمال شوند. مثلاً اصول و فنوني كه در كشور ايالات متحده آمريكا در سطح خُرد سازماني و كلان ملي منجر به كاميابي شده است نمي‌تواند دركشور ديگري جواب موفقيت آميز دهد. بلكه به عكس امكان شكست اين الگو در فرهنگ متفاوت با آمريكا بسيار زياد است.
تئوري Z در ژاپن نمونه اي از دخالت عنصر فرهنگ بر نوع الگو سازي مديريت جامعه است. مبتكر اين مدل شخصي به نام ويليام اوچي است كه آن را در مقابل تئوري A آمريكا مطرح مي كند. نتيجه‌ي مطالعات وي نشان مي‌دهد كه اگر ما سبك مديريت خاصي را كه در ژاپن انجام و منجر به موفقيت شده، در آمریکا اجرا كنيم شكست مي‌خوريم. پس بايد تغييراتي متناسب با فرهنگ و روحيات حاكم بر مردم خود در آن به وجود آوريم.
نمونه دیگر مطالعات معروفي است که توسط دانشمند هلندي « هافتسد » در اين زمينه انجام شده است. وي تيمي هزار نفره را تشكيل داد و نتايج مطالعات ميداني خود را در جامعه‌ي آماري به وسعت 80 كشور دنيا ارائه نمود. هافتسد 5 مؤلفه فرهنگي را (كه در ملت ها و فرهنگ‌هاي دنيا متفاوتند) معرفي مي كند و تأثيرگذاري آن‌ها را - با ارائه مستندات - بر تئوري مديريت به اثبات مي‌رساند.
يكي از اين مؤلفه‌ها، مسأله فاصله‌ي قدرت است. منظور از فاصله‌ي قدرت در ادبيات هافتسد و اين شاخه آن است كه آيا فاصله‌ي قدرت زياد در يك جامعه قابل پذيرش است؟ به عبارت ديگر برخورداري فرد اول سازمان از قدرت و اختيار، در مقايسه‌ با فردي كه در پايين‌ترين رده‌ي هرم سازماني قرار دارد بسيار زياد باشد يا بسيار كم؟ مثلاً اگر فرد اول هرم سازماني 10مرتبه اختيار و قدرت دارد، فردي كه در پايين ترين مراتب است داراي چه ميزان اختياري باشد؟ فاصله‌اي در حد 5مرتبه، 9 مرتبه يا 10 مرتبه وجود داشته باشد؟! مطالعات انجام شده نشان مي‌دهد به لحاظ فرهنگي مردم و جوامع در پذيرش فاصله‌ي قدرت متفاوتند.
فرهنگ حاكم در هندوستان فاصله‌ي قدرت زياد را مي‌پذيرد. به بيان ديگر اگر شما در هندوستان بخواهيد سازمان بوروكراتيك هرمي (هرم بلند سازماني) را رسم كنيد، نوك مخروط هرم تا قاعده فاصله‌ي بسيار زيادي دارد كه نشان مي‌دهد رده‌هاي مديريتي متعدند. هرچه از نوك مخروط هرم به سمت پايين مي‌آييم، اختيار و قدرت مديران كاهش مي‌يابد و طبيعتاً در چنين هرمي، فاصله‌ي بين بالاترين و پايين ترين سطح از لحاظ قدرت زياد است.
ده¬ها مطالعات انجام شده در آلمان نشان مي‌دهد، فرهنگ حاكم بر اين كشور فاصله ي قدرت زياد را نمي¬پذيرد و بايد الگوي مديريتي آلمان به اصطلاح از نوع سازمان¬هاي تخت طراحي شود يعني سازمان¬هايي كه نوك هرم آن فاصله‌ي زيادي از قاعده نداشته باشد.
بر اساس اين تحقيق اگر مدل سازمان تخت در كشور هندوستان اعمال شود، بهره‌وري پايين آمده و نتيجه مطلوبي به دست نخواهد آمد و به عكس اگر در كشور آلمان از مدل سازمان بلند بوروكراتيك هرمي استفاده كنيم ، مديريتي ناموفق در آن كشور خواهيم داشت.
فلسفه‌ي علم
فلسفه‌ي علم و تأثيرگذاري آن بر الگوهاي مديريتي، ‌از طرف برخی دانشمندان در اين حوزه مورد توجه است. از جمله كتاب‌هاي مهم و مطرح در دانش سازمان و مديريت، كتاب « پارادرايم¬های جامعه شناختي و تجزيه وتحليل سازماني » تأليف بورن و مورگان دو دانشمند اين علم است.
بورل و مورگان در این کتاب مطرح می¬کنند که به طور كلي تمام تئوري¬هايي كه درعلوم اجتماعي و مخصوصاً در بحث سازمان و مديريت مطرح مي شود از دو مسئله تأثير پذيرند. تلقي ما از فلسفه‌ي علم و جهان اجتماعي دو فاكتور تأثير گذار در اين علوم هستند.
بحث ما در اين قسمت متوجه فلسفه‌ي علم است. طبق اصلاح بورل و مورگان، در فلسفه‌ي علم، دانشي است كه به چهار سئوال اساسی پيرامون هستي شناسي، معرفت‌شناسي، انسان‌شناسي و روش‌شناسي پاسخ داده می¬شود.
اختلافات مهمي از ابتداي تاريخ بشر تا امروز در اين چهار موضوع وجود داشته است. يكي از مباحث مهم در هستي شناسي اين است كه آيا اساساً واقعيتي وجود دارد و يا همه چيز خواب و خيال آدمي است. دوگرايش معرف به شك گرايي و واقع گرايي در هستي شناسي موجب شده كه نظريات متفاوتي مطرح گردد.
در منظر معرفت‌شناسي به اين مسئله مي‌پردازيم كه اگر واقعيتي در خارج از ما وجود دارد آيا اين واقعيت صرف نظر از قواي اداركي ما قابليت دسترسي دارد؟ به عبارت ديگر، اين واقع خارجي مفروض، آیا به همان صورتي كه وجود دارد در دستگاه ادراكي ما حس ‌مي‌شود و يا آن كه تأثيراتي از دستگاه ادراكي مي‌پذيرد و حقيقتي جدا از آن چيزي است كه ما درك مي‌كنيم؟ در اين باب نيز، نظريات گوناگوني مطرح است كه برگستره‌ي اختلافي آن مي‌افزايد.
در انسان شناسي نيز اختلافات وجود دارد. يكي از مسائل چالش‌زا آن است كه آيا انسان از لحاظ اراده و اختيار موجودي مختار است و يا آن كه محكوم به جبر مي باشد؟ آيا او براي ساختن واقعيت‌هاي خويش، اعمال اراده مي كند و مي تواند واقعيت اجتماعي را بسازد يا آن كه پديده‌هاي اجتماعي جدا و به دور از اختيار و اراده‌ي او شكل مي‌گيرد و انسان در مقابل آن ها تنها به صورت واكنشي مي‌تواند رفتار كند؟
اختلاف در روش‌شناسي بر سر اين مسئله است كه براي رسيدن به واقعيت از چه راهي استفاده كنيم. دو مكتب مهم در اين باب، عقل گرايی و تجربه گرايی است . عقل گرايان مدعي¬اند كه روش دست‌ يافتن به حقايق، عقلي است و تنها استفاده از ابزار عقل ما را در اين راه كامياب مي ‌كند. در مقابل تجربه‌گرايان معتقدند، روش تجربه و پوزيتويستی راه رسيدن به واقعيات است.
بورل و مورگان مي گويند، مواضعي كه شما در اين چهار سئوال اختيار مي كنيد در تئوري پردازي‌هاي شما مؤثر است. اگر انديشمندي يك ديدگاه هستي شناختي خاص داشته باشد، اين عقيده خودآگاه يا ناخودآگاه بر نظريه‌اي كه در مورد سازمان و مديريت ارائه مي‌دهد تأثير دارد. پس اگر فردي تئوري الف را در سازمان ومديريت وفرد ديگري تئوري ب را ارائه دادند، می¬توان گفت اختلاف ديدگاه‌هاي اين دو نفر در باب هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي ، انسان‌شناسي و روش شناسي منجر به دو تئوري مذكور شده است.

چگونگي تئوري مديريت در ايران
مديريت قوي در هر سازمان و ارگان و كشوري موفقيت به دنبال دارد. در اين بخش مي‌خواهيم به چگونگي تئوري مديريت در ايران بپردازيم. با توجه به سند چشم‌انداز 20 ساله ، اگر ما بخواهيم به جايگاه بلند افق 1404 برسيم و اين طرح را واقعاً عملياتي كنيم، بايد بدانيم كه از چه نوع مديريتي بايد استفاده كرد. بنابراين با توجه به عوامل مؤثر در الگوهاي مديريتي چگونگي اين عناصر در كشور را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.
فرهنگ در قسمت گذشته بيان شد كه فرهنگ، عاملي مؤثر بر نوع الگوي مديريتي هر جامعه مي‌باشد.
ايران كشوري است كه حدود 1400 سال تحت تأثير فرهنگ اسلامي قرار گرفته و مردم اين ديار با اسلام زندگي كرده و رشد يافته‌اند. مؤلفه‌ي فرهنگي حاكم بر ايران نتيجه و مولود فرهنگ اسلامي است. اگر ما بدون ديد ارزشي به اسلام و تنها به عنوان يك انديشمند علمي به چگونگي فرهنگ در ايران بپردازيم به اين نكته مي‌رسيم كه بنابر فرهنگ اسلامي حاكم بر كشور الزاماً و ضرورتاً مدل مديريتي ما باید با تئوري، اصول و قوانين متناسب با فرهنگ اسلامي مردم ايران تبيين شود يعني مدل بومي ناظر به مؤلفه‌ها و آموزه‌هاي فرهنگ اسلامي باشد در غير اين صورت موفقيت آميز نخواهد بود.
فلسفه‌علم
بيان شد كه پاسخ به چهار مؤلفه‌ي هستي شناسي، انسان شناسي، معرفت شناسي و روش شناسي در توليد يك الگوي مديريتي در هر جامعه¬اي مهم و تأثیرگذار است. در اين بخش بعضي از نظرات غرب پيرامون چهار مؤلفه فوق را با ديدگاه اسلامي حاكم بر جامعه‌ي خود مقايسه مي‌كنيم.
ديدگاه اسلامي انسان را داراي مبدأ، منتها و مقصد مي داند و تمام ابعاد زندگی او را در ارتباط با مبدأ و منتها مورد تحلیل قرار می¬دهد. در مقابل، عقيده‌ي سكولار شده غرب و شرق عالم تنها مرحله‌ي مياني را براي انسان مورد توجه قرار می¬دهد و به مبدأ و مقصد او كاري ندارد. آيا اين دو اعتقاد، تحليل يكساني را از انسان و زندگي و روابط اجتماعي او ارائه خواهد داد؟
عقيده‌ي اسلام و سكولار تفاوت‌هاي بسيار فاحشي با يكديگر دارند. بنابراين نظرياتي كه در باب علوم اجتماعي از آن ‌ها بر مي‌آيد يكسان نيست
تفاوت بسيار بارز اين دو تفكر در حقوق و علوم سياسي متبلور مي‌گردد. اگر شما در سيستم حقوقي و طراحي آن براي انسان صاحبي خدا نام قائل باشيد كه آدمي در مقابل او پاسخگو است، سيستم حقوقي متفاوت با تفكر سكولار خواهيد داشت، چرا كه آنان اعتقاد دارند انسان صاحب و مالكي ندارد، و در نتيجه هيچ تكليفي متوجه او نمي‌شود. با توجه به اين 2 نظر است كه در اين سال‌ها معتقدان سكولاريسم ما را با شعار نقض حقوق بشر محكوم مي‌كنند.

در سيستم سياسي همين مسئله وجود دارد. در ديدگاه سكولار، تنها رسالت نظام سياسي، تأمين امنيت و رفاه بوده و دولت رفاه‌گستر و امنيت گستر شعار امروز جهان است. دولت¬مرد اين تفكر بايد بداند كه در باب معنويت، اخلاق و سعادت اخروي مردم هيچ تعهد و مسئوليتي ندارد و تنها موظف است سعادت دنيوي فرد را تأمين كند.
این در حالی است که در نظام اسلامي حاكم وظيفه دارد، سعادت دنيوي و اخروي مردم را تأمين كند و نكته‌ي مهم اينجاست كه سعادت اخروي مقدم مي‌باشد. پس دغدغه‌ي اصلي حاكم اسلامي، سعادت اخروي آحاد جامعه است و البته در این راستا بايد سياست‌ها و برنامه‌هايش را در جهت پيشرفت دنيوي ملت نیز تنظيم كند.
از آن‌جا كه علم مديريت نيز شاخه‌اي از علوم اجتماعي است از اين اختلاف مستثني نمي‌باشد. نگراني اصلي مديريت در جهان امروز اثر بخشي و كارايي است. به بيان ديگر مديريت مسئول بالا رفتن ميزان بهره‌وري مي‌باشد. نظام مديريتي غرب و شرق عالم، بريده از مبدأ و معاد بوده و ره¬آوردي جز پيشرفت مادي و دنيايي ندارد. اما دغدغه‌ي اصلي و مهم ديدگاه اسلامي، سعادت اخروي و معنوي افراد در جامعه است. به طوري كه اگر ما بهترين رفاه‌هاي مادي را براي جامعه تأمين كنيم و در مقابل عقب‌گرد اخلاقي و اضمحلال معنوي را در پيش رو داشته باشيم، الگوي مناسبي را به كار نبرده‌ايم.
غرب امروز، مدل جامعه‌اي را طراحي كرده كه از نظر توسعه‌ي مادي پيشرفته ولي از لحاظ اخلاق و معنويت با افول بسيار همراه است. پس ما بايد جهت رسيدن به رشد اخلاقي و معنوي و رسيدن به توسعه‌ي مادي و دنيايي مدل خاص فرهنگ اسلامي خود را طراحي كنيم.
انجمن مديريت اسلامي اکنون بر اساس بحثی که ارائه شد، می¬توان نتیجه گرفت که يكي از مهم‌ترين انجمن‌هاي موجود در حوزه، انجمن مديريت اسلامي است. اگر اين انجمن با كمك مراكز هم راستا با اهداف خود بتواند مدل و الگوي مديريت اسلامي را طراحي كند و در كشور به اجرا در بياورد يكي از عوامل مهم پيشرفت ايران خواهد بود. بنابراين اگر ما بخواهيم كشورمان را به عنوان ام‌القري اسلام مطرح كنيم، بايد عنصر و عامل مديريت بومي را طراحي نماييم.